۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

...::: آزادی :::...









از کجا شروع شد؟ از انقلاب اسلامی؟ از مشروطه؟ از کجا؟! چیزی که معلومه اینه که هر چیزی، با یه هدفی شروع میشه .حالا ما از هر جایی هم که شروع کرده باشیم، آیا واقعا به هدفمون رسیدیم؟این بود هدفمون؟ پدرانمون، یا شاید پدران اونها،این رو میخواستن؟ قطعا جواب منفیه. پس یه چیزی این وسط جور در نمیاد.یعنی ما ملتی هستیم که به پا میخیزیم و جنبشی راه میندازیم ولی وسط کار از رسیدن به هدف باز میمونیم؟؟! خوب الان کجای کاریم؟ واقعا میدونیم چی میخوایم؟ راستی گفتم کجای کاریم ، میدونین کجای کاریم، از گرونی و فقر و .. که بگذریم،الان وسط تجاوز و جنایت و خفقان به سر میبریم. به جایی رسیدیم که توی خیابونهای شهرمون میشه دید که یه زن و شوهر من جلشون گرفته میشه،همه چیز کنترل میشه،زندگی معنیشو داره از دست میده دیگه. پدر ، مادر ، فرزند ، همکلاسی ، معلم ، کارگر ، هنرمند توی زندانن!
من میرم تا حق خودم رو بگیرم.هرچه بادا باد . دیگه زندگی رو هم از ما دارن میگیرن،پس دیگه چیزی برای از دست دادن نیست.مگه این که بخوایم بازم چشممون رو روی همه چیز ببندیم و فکر کنیم که همه چیز خوبه.من که اینو نمیخوام و اجازه نمیدم که روحم رو هم از من بگیرن.پیش به سوی آزادی

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۲, یکشنبه

فقر در ایران





قصه نیستم که بگویی............ نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی............ یا چیزی که چنان ببینی
یا چیزی که چنان بدانی..........من درد مشترکم
مرا فــــــــــــــــــــــــــــــــــریاد کن

(
برای بزرگ شدن عکسها روی آنها کلیک کنید)